فقط خدا !
در هیاهوی زندگی دریافتم چه دویدن هایی که فقط پاهایم را از من گرفت
در حالی که گویی ایستاده بودم …
و چه غصه هایی که فقط باعث سفیدی موهایم شد
در حالی که قصه ای کودکانه بیش نبود …
دریافتم کسی هست که اگر بخواهد می شود و اگر نه نمی شود …
کاش نه میدویدم و نه غصه می خوردم …
فقط او را میخواندم…
فقط خدا !
نظرات شما عزیزان: