لایک...
همه چیز از یه لایک شروع شد
یه شب دلم گرفته بود
من نوشتم اون لایک کرد
اون نوشت من لایک کردم
هر دو درد داشتیم
درد تنهایی...
نوشته هامون به دلِ یکدیگر می نشست
شروع کردیم به کل
شبِ بعد
سر همون ساعت
... و.....
روزها گذشت.
دیگر او یک اوی معمولی نبود
او تمام زندگی من بود
او پاره ای از وجودم شده بود
او سراسر آرزو و امید من شده بود..
گذشت و گذشت..
تاریخ تکرار شد
همین اتفاق دوباره افتاد
روزی او شعر نوشت
دیگری برایش لایک زد
گویی لایک اش خوشگل تر بود
خوش آب و رنگ تر بود
صفای دیگری داشت
اینجا بود که فهمیدم:..
اوی من
دروغ بود هرچه میگفت...
با یک لایک آمد
و با یک لایک رفت ...
یه شب دلم گرفته بود
من نوشتم اون لایک کرد
اون نوشت من لایک کردم
هر دو درد داشتیم
درد تنهایی...
نوشته هامون به دلِ یکدیگر می نشست
شروع کردیم به کل
شبِ بعد
سر همون ساعت
... و.....
روزها گذشت.
دیگر او یک اوی معمولی نبود
او تمام زندگی من بود
او پاره ای از وجودم شده بود
او سراسر آرزو و امید من شده بود..
گذشت و گذشت..
تاریخ تکرار شد
همین اتفاق دوباره افتاد
روزی او شعر نوشت
دیگری برایش لایک زد
گویی لایک اش خوشگل تر بود
خوش آب و رنگ تر بود
صفای دیگری داشت
اینجا بود که فهمیدم:..
اوی من
دروغ بود هرچه میگفت...
با یک لایک آمد
و با یک لایک رفت ...
نظرات شما عزیزان: